جوک انگلیسی با ترجمه فارسی3

جوک انگلیسی با ترجمه فارسی3
دو شنبه 21 اسفند 139110:12


 


 

Jack was attending the funeral service of the richest man in the city.
Beacause he was weeping bitterly, a man asked sadly, " was the deceases one of the dear relatives? "No" said jack.
" Then why are you crying?" asked the stranger. " Because I'm not one of the relatives," answered jack.

جک به مراسم تشییع جنازه ثروتمندترین مرد شهر رفته بود. چونکه او زارزار می گریست ، مردی با تاثر از او پرسید. " آیا متوفی از بستگان عزیز شما بود؟"
جک گفت ، " نه "
آن غریبه پرسید : " پس چرا دارید گریه می کنید؟ "
جک پاسخ داد ، " چون که یکی از بستگانش نیستم.
 

 

A man bought a canary from a store. He asked the seller, " Are you sure this bird can sign?
" the seller replied, " it is a wonderful singer."
A week later , the customer reappeared and said, " This bird you sold me is lame."
the seller answered, " Well, you said you wanted a singer not a dancer!"
مردی از یک فروشگاه یک قناری خرید. او به فروشنده گفت، " آیا مطمئنی که این پرنده می تواند آرواز بخواند؟" فروشنده پاسخ داد:" آوازخوان جالبی است."
یک هفته بعد مشتری دوباره اومد و گفت: " این پرنده ای که شما به من فروخته اید شل ( لنگ ) است."
فروشنده پاسخ داد، " خوب شما گفتید یک آوازخوان می خواهید نه یک رقـــــ ـــاص!" 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





محدثه علیزاده